از تصور تا واقعیت در زمان رویارویی با یک موقعیت جدید

مفروضات ذهنی ما همیشه با واقعیتی که با آن مواجه می‌شویم منطبق نیست. به تجربه آموخته‌ام که غالباً میان تصوراتمان در مورد آینده با پیش‌آمدهای دنیای واقعی فاصله‌ای ولو اندک وجود دارد. عدم تطابق تصورات و واقعیت طی سال‌ها به من صبوری آموخته است. صبوری برای عدم نتیجه‌گیری پیش از موعد.   به‌زعم من در… ادامه خواندن از تصور تا واقعیت در زمان رویارویی با یک موقعیت جدید

راز واقعی زندگی | آنا کوئیندلن

پیش‌نوشت: متن زیر را از ابتدای یکی از ایمیل‌های هفتگی متمم انتخاب کرده‌ام تا برای به‌یادگارماندن در اینجا یادداشت کنم. انتخابم دو دلیل دارد. یکی مضمون زیبای جملات به‌اندازه‌ای‌ گویاست که آدمی را به فکر وامی‌دارد. دیگر اینکه احساس کردم از نوشته‌های مربوط به #آشتی_با_ابهام چندان دور نیست. ترس یکی از موانع آغاز یک فعالیت… ادامه خواندن راز واقعی زندگی | آنا کوئیندلن

نشانه‌هایی در تأیید انتخاب‌

تصمیم گرفتم کاری انجام دهم که زمان‌بر و فراتر از توانمندی‌های من بود. در پی نشانه‌هایی در تأیید انتخابم گشتم. در انجام آن مردد مانده بودم. چند روزی به خودم مهلت دادم تا بسنجم آیا انجام این کار صحیح است یا نه‌؟ تنها می‌دانستم که خواهان انجام آن هستم. در این مدت سعی کردم در… ادامه خواندن نشانه‌هایی در تأیید انتخاب‌

پایش مغرضانۀ ورودی‌های ذهن

گفتگویی شکل گرفته بود. گفتیم و شنیدیم. طبق عادت جمله‌هایم را می‌سنجیدم که مطلق‌گویی نکرده باشم. بر روی استثنابودن مورد تأکید می‌کردم. برای گفته‌هایم مثال می‌آوردم تا فاصلۀ آنچه در ذهن داشتم با برداشت‌های آن‌ها را کم کنم.   آخر کار ناباورانه حرف خودش را تکرار کرد. نه به «اما و اگر»های من گوش سپرده… ادامه خواندن پایش مغرضانۀ ورودی‌های ذهن

روش‌های گریچین رابین برای غر نزدن

گریچن رابین در فصل‌ دوم کتابِ پروژۀ شادی به موضوع «به یاد داشتن عشق» می‌پردازد و در خلال آن به روش‌هایی برای ترک عادت غرزدن اشاره می‌کند. به تعبیر خودش راهکارهای ضد نق‌زدن ارائه می‌دهد.     از نق‌زدن دست برداریم بررسی‌ها نشان می‌دهد که میزان صمیمیت یک زوج، تا حد زیادی میزان رضایت آن‌ها را… ادامه خواندن روش‌های گریچین رابین برای غر نزدن

نوشتن صفحات صبحگاهی به وقت ساعت برنارد

یکی از آرزوهای همیشگی‌ام این بوده است که ای کاش من هم ساعتی شبیه به ساعت برنارد داشتم تا هر وقت دلم می‌کشید زمان را متوقف می‌کردم و با آسودگی تمام به کارهایم می‌پرداختم. برای من آن یک ساعتِ اضافه در آخرین روز از شهریورماهِ دوست‌داشتنی، مانند تجربۀ برنارد با آن ساعت جادویی‌اش است. و امروز… ادامه خواندن نوشتن صفحات صبحگاهی به وقت ساعت برنارد

چگونه خواب راحتی داشته باشیم؟

امروزه خوابِ راحت دغدغۀ بسیاری از مردم شده است؛ چراکه بیشتر افراد ناچار هستند از خواب و استراحتشان به‌نفع ساعات کاری کم کنند. صبح زود بیدارشدن برای پرداختن به امور شغلی و شخصی و دیرخوابیدن‌ به بهانه‌های مختلف، ساعت بهینۀ خواب ما را به یغما برده است. همان چند ساعتی هم که در خواب سپری… ادامه خواندن چگونه خواب راحتی داشته باشیم؟

پای در زنجیر پرواز می‌کنم

هوا هنوز کمی گرگ و میش است. سوئیچ را می‌چرخانم و به راه می‌افتم. فکرهای درهم‌برهمی در سرم چرخ می‌زنند. گوش‌هایم پر شده از هراسِ روزهای نیامده؛ از شنیده‌های دلهره‌آور مربوط به فرداها تا دیده‌های رقت‌انگیز این روزها. باورم نمی‌شود در اندک زمانی فاصلۀ «شنیدن تا دیدن» این همه کم شود. هرچقدر هم که این فاصله… ادامه خواندن پای در زنجیر پرواز می‌کنم

میلِ پیوستن به گروه‌

گریچن رابین در کتاب پروژۀ شادی نقل کرده است که: «همۀ پژوهشگران، از دورۀ معاصر گرفته تا فیلسوف‌های گذشته بر این باورند که ایجاد پیوندهای اجتماعی مستحکم، معنادارترین عامل ایجاد شادی است.»   آدمی همیشه میل به گرویدن به گروه‌های اجتماعی داشته است. چه در دوران کودکی که برای تشکیل روابط دوستانۀ ساده تلاش می‌کند… ادامه خواندن میلِ پیوستن به گروه‌

12 روش برای بیشتر نوشتن

پیش‌نوشت: غالب عناوینی که در اینجا مطرح می‌کنم، دغدغه‌های شخصی هستند. موضوعاتی  که به فکر چاره‌جویی برای آن‌ها افتاده‌ام و خلاصه‌نویسی‌هایم را به‌امید ثمربخش‌بودن برای دیگری در اینجا نیز منتشر می‌کنم. انتشار این مطالب به این معنا نیست که من تا آخر راه رفته‌ام و به‌دلیل کارایی با دیگران هم به اشتراک می‌گذارم؛ بلکه با تأسی… ادامه خواندن 12 روش برای بیشتر نوشتن