در پست قبل شرح دادم که شوقِ نویسندگی تا قبل از سالی که قرار بود کنکور بدهم، دمی از من جدا نبود. تا اینکه خودم را برای یک سال نفسگیر مهیا کردم. سالِ نفسگیری هم شد. نفسگیر و جانکاه و ملالآور و تلخ. چند روزی به آغاز مدارس باقی نمانده بود. غرق در خوشی و… ادامه خواندن آن سال سرنوشتساز(2)