در دوران مدرسه نمرهی هجده را از نوزده بیشتر دوست داشتم. نوزده با آن هیبتش به نیشخندی میمانست که مادام بیستنشدنم را به رخم میکشید. بهزعم من ایستادن در جایگاه دوم اندوهی با خودش دارد؛ حسرتی که مدام نبودن در ردهی اول را به تو گوشزد میکند. یک نوع نتوانستن که فاصلهی چندانی با توانستن… ادامه خواندن اندوهِ دومشدن