شاید یک گفته را بارها و بارها شنیده باشیم. یا یک تصویر و یک رویداد هر روز از مسیر نگاهمان عبور کند بیآنکه نظرمان را به خود جلب کرده باشد. اما لحظهای فرا میرسد که شنیدن همان جمله تلنگری میشود بر پیکر درک و اندیشهی ما. یک اتفاق بهسان یک صاعقه به اعماق تاریک ذهن… ادامه خواندن از دانستن تا فهمیدن
لطفا اینکار را به تعویق بیانداز
در حال مطالعهی کتاب “سایبرنتیک روان” (psycho-cyberntic) هستم. در خط اول مقدمه آمده است که سایبرنتیک به معنای اداره خودکار پدیدههاست. محتوای کتاب بیشتر حول محور خود-انگاره (self-image) یا همان تصویر ذهنی فرد از خویشتن میچرخد. من فکر میکنم همانطور که در مقدمه به آن اشاره شده است، سایبرنتیک روان جزء آن دسته از کتابهای… ادامه خواندن لطفا اینکار را به تعویق بیانداز
زمانی برای مرور آموختهها
دسترسی آسان به منابع و محتوایی که بهطور فزایندهای در حال تکثیر است و میل و اشتیاق من برای سفر کردن در دنیای جذاب و پر رمزوراز نویسندگانی با سبکهای متفاوت نویسندگی، مرا بر آن داشته بود که هر کتاب را فقط یکبار بخوانم و از آن عبور کنم. چرا که حجم مطالب نخوانده بیشتر… ادامه خواندن زمانی برای مرور آموختهها
در حالِ تکامل
عادت دارم در حین مطالعه کتابهایم، هرجا که به سخن بدیع، واژهی غریب، جملهی آموزنده و مفید یا زاویهی نگاه متفاوت و جدیدی برخوردم، آنها را هایلایت میکنم تا مراجعهی مجدد به آنها آسانتر باشد. کتاب جزء از کل را ورق میزدم که در صفحه بیست و هفتم به این جملات رسیدم. مردم میگن شخصیت… ادامه خواندن در حالِ تکامل
آغاز یک راه
به نام خدا… میگویند سختترین مرحلهی هر کار، شروع آن است. برای من سختی این آغاز، کشمکش میان ایدهآلگرایی و میل به نوشتن بود. و برای عبور و رهایی از این سختگیری، تنها میبایست اقدام میکردم. و این آغازِ راه و تصمیمی است که امیدوارم با پشتکار و همت، ماحصلش همان باشد که باید. و… ادامه خواندن آغاز یک راه