اولین بار از آقا معلمِ نازنینم، محمدرضا شعبانعلی شنیدم که از روی بعضی از کتابهایش رونویسی میکند. در آن زمان تصور اینکه کسی جهت افزایش یادگیری از روی متنی رونویسی کند، چندان برایم قابل هضم نبود.
تاریخچۀ رونویسی در ذهن من به مشقِ شب در دوران ابتدایی بازمیگشت.
فکر میکردم آدم حتماً باید حوصله و زمان زیادی داشته باشد تا بنشیند و با طمأنینه از روی کتابها، مشق بنویسد.
این موضوع فراموشم شده بود تا اینکه اخیراً از شاهین کلانتری نیز شنیدم که رونویسی روشی است برای تقویت مهارت نویسندگی.
چندی است که تصمیم گرفتهام بهتر شاگردی کنم. در برابر پیشنهادات و راهکارهای آزمودۀ دیگران مطیعتر و تسلیمتر رفتار کنم. و تلاش کنم تا قدرت پذیرشم را افزایش دهم.
علیرغم اینکه رونویسی کار عاقلانهای به نظرم نمیرسید یا بهتر است بگویم فکر میکردم من زمان کافی برای انجام این کار ندارم، در نهایت دست به قلم شدم.
من برای آغاز یک فعالیت جدید، دلچسبترین شیوه را انتخاب میکنم تا شیرینی آن زیر زبانم مزه کند. تجربه به من ثابت کرده است که احساس خوب یک فعالیت در اولین تجربه، احتمال تبدیل آن به عادت روزانه را افزایش میدهد.
پس تصمیم گرفتم برای شروع، کتابی از نویسندۀ محبوبم انتخاب کنم. نوشتههای نادر ابراهیمی همانی است که میتواند جان و روحم را تازه کند.
کتاب «چهل نامۀ کوتاه به همسرم» را به دو دلیل انتخاب کردم. یکی اندازه و نوع نوشتار مناسبش و دیگری برای کوتاه بودن نامهها. پس در هر رونویسی، نوشتههایم آغازی خواهند داشت و سرانجامی.
مزایای رونویسی:
تنها یک بار امتحانکردن کافی بود تا به اهمیت و مزایای رونویسی پی ببرم.
✔ در رونویسی است که جانِ کلام نوشته را درمییابی؛
✔ با واژگان به کار رفته عمیقاً مأنوس میشوی؛
✔ ظرافتهای موجود در نوشته را کشف میکنی؛
✔ در هر خط نوشتن است که به لحظۀ مناسبِ بیوقفه تاختن یا درنگ کردن در زمان خوانش، پی میبری؛
✔ چرایی استفاده از علائم سجاوندی در نوشته را درک میکنی؛
✔ در نهایت سطربهسطر در نوشته غرق میشوی و واژهبهواژه لذت میبری.