آیا هر نوشته‌ای به ویراستار احتیاج دارد؟

در اینجا در رابطه با تفاوت گسترۀ مطالعاتی نویسنده و ویراستار این‌گونه مطرح کردیم که یک ویراستار علاوه‌بر آگاهی از دانش اصول نگارش و قواعد دستوری باید با حوزه‌ای که در دستِ کار دارد هم آشنایی مختصری داشته باشد. و می‌دانیم که اگر یک نویسنده با اصول ویرایش متن مختصرآشنایی داشته باشد، شانس بیشتری برای ارائۀ محتوای‌ِ قابل‌قبول و موردپذیرشِ اکثریت دارد.

گاه نمی‌توان مرز مشخصی میان حرفۀ ویراستاری و نویسندگی در نظر گرفت. و همیشه تفکیک حیطۀ وظایف‌ومسئولیت آنها به‌سادگی امکان‌پذیر نیست. چرا که به‌مرور نویسنده تاحدودی با نحوۀ ویرایشِ حرفه‌ای متن آشنا می‌شود. و ویراستار هم با پیش‌زمینه‌ای از تواناییِ نوشتن و باعلاقه به این حرفه روی آورده است.

 

با این مقدمه‌چینی‌ها به اصل بحث می‌رسیم که:

آیا ضروری است هر نویسنده‌ای، نوشته‌هایش را به یک ویراستار بسپارد؟

 

نویسنده محتویات ذهنی خویش را مکتوب می‌کند و آنها را به رشتۀ تحریر درمی‌آورد. و با این پیش‌فرض به نوشتن ادامه می‌دهد که آنچه را در ذهن دارد به مخاطب انتقال بدهد.

اما آیا مخاطب هم دقیقاً همان مفهومی را که در ذهنِ نویسنده بوده، دریافت کرده است؟

شاید این همه تاکید برای بازخوانی نوشته‌ها با صدای بلند و انتشار محتوا پس از گذشت یک بازۀزمانی به این خاطر باشد که در نوشته‌هایی که نویسنده و ویراستار، یک نفر واحد است، نویسنده با خوانش چندباره و با سپری‌شدن مدت‌زمان معین، متوجه این نکته شود که آیا خودش همان مفهوم اولیۀ مدنظر را برداشت می‌کند یا خیر؟

اگر نویسنده در بازخوانی احساس کرد هرآنچه را که در ذهن داشته، با همان کیفیت مدنظر، مکتوب کرده است، با احتمال بیشتری مخاطب هم همان گفته‌ها را استنباط می‌کند.

درست است که خواننده با خواندن هر جمله و براساس برداشت‌های شخصی به تصویرسازی در ذهن می‌پردازد، اما آیا آنچه را که دریافت و برداشت کرده، دقیقاً منطبق بر مفروضات نویسنده است؟

فکر می‌کنم بهتر است به‌هنگام تولید محتوای حرفه‌ای یا زمانی که قصد انتشار یک کتاب داریم، متن نهایی را شخص‌ دیگری (که پیشنهاد می‌شود در این زمینه تخصص داشته باشد) مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و با تولیدکنندۀ محتوا در رابطه با چیزی که استنباط کرده است به گفتگو بنشیند تا اگر در این میان قسمتی از متن موجب کژتابی یا کج‌فهمی مخاطب می‌شود اصلاح گردد.

ویرایش بعد از بازخوانی مخصوصاً توسط شخص‌دوم، فاصلۀ محتویات‌ذهنی نویسنده با برداشت‌های مخاطب را به حداقل می‌رساند.

چون در این شیوه نویسنده پیش از انتشار، محتوای خود را از نگاهِ مخاطب هم به تماشا نشسته است.

***

پی‌نوشت: اگر مایل باشید می‌توانید در این رابطه، نوشتۀ دوستِ خوبم زهراشریفی، تحت عنوان «3 گام ساده تا زیباتر شدن نوشته‌های شما» را نیز مطالعه کنید.

#ویراستارباشی

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *