شاید شما هم در آغازین روزهایِ سال مصمم شده باشید که یک مهارتِ جدید انتخاب کنید، تا در فرصتهای آتی به آن بپردازید.
احتمالا در طی سالهای گذشته هم زمانی را برای فراگیریِ مهارتهای مختلف اخصاص دادهاید و اما پس از مدتی متوجه شدهاید، تنها وقتتان را تلف کردهاید، و دچار احساسِ عدمرضایت یا حتی ناتوانی شدهاید. یا شاید در یک حالت خوشبینانه تنها یک هنر را فراگرفتهاید.
تجربیاتِ گذشته باعث شده که با وسواسِ بیشتری سراغِ یادگیری یک فعالیتِ جدید بروم. بودهاند کارهایی که بعد از گذشت مدتزمانی متوجه شدهام اصلا با توانمندیها و روحیات من همخوانی ندارند. یا اینکه از هر زمینهای به شکل پراکنده، مقداری فراگرفتهام و بعد از مدتی چون نیازِ من نبودهاند، به فراموشی سپرده شدهاند. یا منابعِ مالی و زمانی که برای فراگیری آن هزینه کردهام متناسب با بهرهای که از آن بردهام، نبوده است.
زمانِ انتخاب یک مهارت جدید، فکر میکنیم دوست داریم چه چیزی بیاموزیم، نه اینکه لازم است چه مهارتی کسب کنیم. شرطِ علاقهمندی در هر انتخابی پذیرفته شده است، اما باید مواظب باشیم دچار یک هیجانِ آنی و گذرا نشده باشیم. و با درنظر گرفتن محدود بودن زمان میبایست انتخابهای هوشمندانهتری داشته باشیم.
* اگرچه جملهی بالا از کارل راجز، در زمینهی آموزش است اما میتوان برای یادگیری هم از آن بهره برد.
برای کشف علائقِ شخصی و تخصیص زمان برای فراگیری یک مهارتِ جدید این سه نکته را مدنظر داشته باشید:
- بیشترین زمانِ آزاد از روزتان را به چه کاری اختصاص میدهید؛
- برای فرا رسیدن زمانِ انجامِ چه فعالیتی لحظهشماری میکنید؛
- مهمترین نکته اینکه، درحین انجام چه کاری احساس فلوبودن(flow) را تجربه میکنید؟
فکر میکنم پاسخِ سوالهای بالا تا حدودی با هم همپوشانی داشته باشند. اگر یک فعالیت در پاسخ هر سه گزینه به نظرتان رسید، در یادگیری آن تردید نکنید.
بعد از یافتنِ پاسخ، راحتتر میتوانید علاقهمندی خود را کشف کنید.
پس از پیبردن به خواستهی درونیتان به این مسئله فکر کنید که چهطور میتوانید این علاقه را به حرفهی خود تبدیل کنید. یا حداقل چطور میتوانید در این زمینه حرفهایتر عمل کنید.
#توسعۀ_فردی