تبعات کارهای نافرجام

شاید برای‌تان پیش آمده باشد که در یک دوره‌ی آموزشی نام‌نویسی کرده؛ اما در جلسات پایانی یا حتی در همان ابتدای راه از ادامه‌ی آن منصرف شده باشید؛ کتابی را به‌دست گرفته‌ و بعد از خواندن چند صفحه آن را نیمه‌کاره لابه‌لای سایر کتاب‌های کتابخانه پنهان کرده باشید؛ رابطه‌ای را با شوق آغاز کرده‌ و… ادامه خواندن تبعات کارهای نافرجام

آشنایی با یک همنوردِ متممی

کوهنوردانِ حرفه‌ای برای یک تجربه‌ی سالم با حداقل میزان خطر و آسیب‌دیدگی، استفاده از لوازم و تجهیزات مناسب را پیشنهاد می‌کنند. این تجهیزات برای یک کوهنودریِ ساده می‌تواند شامل طناب انفرادی؛ کفش؛ کوله‌پشتی؛ باتوم و کلاه باشد. از آب کافی و تغذیه‌ی مناسب هم مخصوصاً در فصل‌های گرم و کوهپیمایی‌های طولانی نباید غافل شد؛ چراکه… ادامه خواندن آشنایی با یک همنوردِ متممی

کوه؛ جایی که همه چیز را به فراموشی می‌سپارم

در میانه‌ی مسیر بودم. قدم‌هایم را کوتاه و نزدیک به‌هم بر می‌داشتم و با کمی احتیاط که سنگ‌ریزه‌ها زیر پایم نلغزند، به پیش می‌رفتم. هوا را عمیق‌تر نفس می‌کشیدم گویا که می‌خواستم یک هفته تنفسِ ناسالم را تلافی کرده باشم. هوا گرم بود و سوزان؛ اما با کمی اغماض قابل تحمل. انگار که قدرت تحملم… ادامه خواندن کوه؛ جایی که همه چیز را به فراموشی می‌سپارم

شرح بی‌کفایتی من در مدیریت زمان

پیش‌نوشت: این پست حاوی حرف‌های بی‌سروته‌ای است که صرفاً برای به‌روزرسانی وبلاگ منتشر شده است. اگر نخوانده هم عبور کنید چیزی از دست نداده‌اید. *** می‌خواهم یک اعتراف‌نامه بنویسم در باب بی‌کفایتی‌‌ام در مدیریت زمان. شاید هم یک درد دل؛ آن هم به‌صورت عمومی و همگانی. البته مطمئن نیستم که با گذر زمان از انتشار… ادامه خواندن شرح بی‌کفایتی من در مدیریت زمان

آخرین شانسِ یک قمارباز

پیش‌نوشت: چون در اکثر غرفه‌های نمایشگاه، کتاب قمارباز نوشته‌ی فئودور داستایوفسکی موجود بود تصمیم گرفتم آن را تهیه کنم. البته اعتبار نام داستایوفسکی در کنار نام جلال آل‌احمد در آن لحظه مرا از انتخابم مطمئن ساخت.   + قبلاً نوشته‌ام که گاهی تنها «به اعتبارِ یک نام» کتاب‌هایم را تهیه می‌کنم.   چند ماه پیش کتاب را به… ادامه خواندن آخرین شانسِ یک قمارباز

کسب توانمندی | هنر استاد یا شاگرد؟

همیشه از سابقه‌ی درخشان شغلی‌اش می‌گوید. سنواتش را سند افتخاری می‌داند و یکریز به مقایسه‌ی توانمندی‌های خود با سایر همکارانش می‌پردازد. او مدام از حرفه‌ای‌گری‌اش دم می‌زند. درست است که از هر فرصتی برای اثبات برتری خود استفاده می‌کند، اما انصافاً کیفیت کارش را می‌شود به وضوح مشاهده کرد و تمییز داد. واقعاً در رشته‌ی… ادامه خواندن کسب توانمندی | هنر استاد یا شاگرد؟

5 ویژگی یک ویراستار خوب

شاید با خودتان بگویید در این زمانی که روزبه‌روز  تقاضا برای شغل افزایش می‌یابد و یافتن شغل برای اکثریت به یک چالش بزرگ تبدیل شده است، اندیشیدن به این‌که آیا من ویژگی‌های مناسب یک شغل خاص را دارا هستم یا خیر، احمقانه به نظر برسد.   اما نباید فراموش کرد که برای ایجاد برند شخصی… ادامه خواندن 5 ویژگی یک ویراستار خوب

سبک‌باری در کوه

چند سال پیش در درس «سؤال‌هایی برای مواجه با خود» در متمم، این سؤال مطرح شده بود که «اگر همه‌ی دارایی‌های فیزیکی شما را از شما بگیرند و تنها بتوانید ۵ مورد آنها را برای خود حفظ کنید، کدام مورد را نگاه خواهید داشت؟» من هم که انگار به‌قصد خودفریبی پاسخ داده باشم، چنین نوشته بودم: «کتابخانه‌ی‌شخصی‌؛… ادامه خواندن سبک‌باری در کوه

3 دلیل که دیگر از نمایشگاه، کتاب نمی‌خرم

چند سالی بود که قبل از برگزاری نمایشگاهِ کتابِ شیراز برای فرارسیدن زمان موعود لحظه‌شماری می‌کردم تا یک روز را به پرسه‌زدن و گشت‌وگذار در نمایشگاه اختصاص دهم و با لیستی در دست، به جستجوی کتاب‌های مورد نظر بپردازم. تعداد کتاب‌هایی که تهیه می‌کردم تقریباً برای نیمی از سال‌ام کفایت می‌کرد. گاهی کتاب‌هایی مورد نظرم… ادامه خواندن 3 دلیل که دیگر از نمایشگاه، کتاب نمی‌خرم

ویراستاران | این افراد گمنام

آیا می‌توانید چند ویراستار مطرح را نام ببرید؟ اگر یک ویراستار خوب هم در خاطرتان باشد، کافی است. نمی‌دانم شما به مشخصات ابتدای کتاب‌ها نگاهی می‌اندازید یا نه. یا اگر به مطالعه‌ی کادر شناسه‌ی کتاب‌ها علاقه‌مند هستید، تا چه‌اندازه به نام ویراستار هم دقت می‌کنید.   معمولا برای معرفی یک کتاب موارد ذیل مهم شمرده می‌شود:… ادامه خواندن ویراستاران | این افراد گمنام